- خواجه باشی
- رئیس خواجگانرئیس خواجه سرایان
معنی خواجه باشی - جستجوی لغت در جدول جو
- خواجه باشی
- در دورۀ قاجار، رئیس خواجگان و بزرگ تر خواجه سرایان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نسبت غلامان و نوکران یک شخص
غلامان و نوکران یک شخص (نسبت بهم)،جمع خواجه تاشان
هر یک از غلام یا نوکرانی که یک خواجه یا رئیس دارند، برای مثال من و تو هر دو خواجه تاشانیم / بندۀ بارگاه سلطانیم (سعدی - ۱۰۵) ، کنایه از هم ردیف، هم قطار
غلامان و نوکران یک شخص